دو سال گذشت
دختر قشنگ و ناز من منو ببخش كه تو اين چند وقت برات ننوشتم زندگي ما دستخوش تغييرات بزرگي شد و خدا رو شكر كه همه اتفاقات خير بود تو كه واسه خودت خانومي شدي ماماني زياد حرف نميزني ولي مامان و بابا رو خيلي قشنگ ميگي الهي قربونت برم ما مجبور شديم براي چند وقت بيايم دبي زندگ كنيم تو شدي همدم مامان من و تو از صبح تا شب باهم تنهاييم مامان ببخش اگه يه موقع ها عصبي و ناراحت سر تو داد ميزنه غربت سخته ولي از اين كه تو رو اين جا دارم خوشبختم و شاكر ماماني حسابي شيطون شدي و حسابي هم كم خواب اشكال نداره بيشتر ...
نویسنده :
شيما
1:01